انیمیشن پیشگام که سبک بصری سایکدلیک پینک فلوئید را تعریف کرد: تماشای «پنجره‌های فرانسوی» (۱۹۷۲)

در انیمیشن، فیلم، موسیقی | یک نظر بنویسید

می‌توانید استدلال کنید که از میان تمام گروه‌های راک، پینک فلوئید کم‌ترین نیاز به همراهی بصری را داشته است. با صدایی غنی و ساختاری شگفت‌انگیز، آلبوم‌های این گروه به گونه‌ای تکامل یافتند که تجربهٔ شنیداری‌شان تا حدودی به سینما نزدیک می‌شود. اما از اوایل تاریخ پینک فلوئید، جاه‌طلبی‌های هنری‌شان به آنچه قابل شنیدن نیست، گسترش یافت. آیا واقعاً می‌توانید کارشان را درک کنید، اگر فقط به‌عنوان یک شنونده باقی بمانید و هرگز وارد بُعد بصری نشوید – نه تنها روی جلدهای آلبوم‌هایشان که هنوز بازتولیدهای آن‌ها بر دیوارهای بسیاری از خوابگاه‌ها دیده می‌شود، بلکه نمایش‌های صحنه‌ای پرزرق و برق، موزیک‌ویدئوهایی که پیش از این قالب نامیده شده می‌ساختند و فیلم‌هایشان را نیز. یک نفر بیش از همه در شکل‌دادن به سبک بصری پینک فلوئید نقش داشته است: ایان ایمس.

در سال ۱۹۷۲، ایمس خود را مأمور کرد تا آهنگ «One of These Days» از آلبوم سال پیش Meddle را انیمه کند. وقتی اثر کامل «پنجره‌های فرانسوی» در برنامهٔ موسیقی بی‌بی‌سی The Old Grey Whistle Test پخش شد، توجه نوازندهٔ کیبورد پینک فلوئید، ریک رایت، را جلب کرد. سپس گروه با ایمس تماس گرفت و از او خواست تا «پنجره‌های فرانسوی» را به‌عنوان پروژکشن پشت صحنهٔ کنسرت‌هایشان به کار گیرد.

آن‌ها به سفارش کارهای بیشتری از او ادامه دادند، برای آهنگ‌هایی نظیر «Speak to Me»، «Time» و «On the Run» از آلبوم The Dark Side of the Moon. این ارتباط حرفه‌ای برای دوره‌های طولانی ادامه یافت. هنگامی که راجر واتزر اجراهای خود را از The Wall — شامل نمایش عظیم در برلین در سال ۱۹۹۰ — برپا کرد، ایمس را برای هدایت توالی‌های انیمیشنی آن منصوب کرد. نسخهٔ پس از واتزر پینک فلوئید حتی در سال ۲۰۱۵ برای ساخت فیلمی همراه با آلبوم نهایی خود The Endless River به ایمس مراجعه کرد.

به نوعی تکمیل یک دایره بود: «One of These Days» قطعه‌ای عمدتاً ساز‌متنی است و The Endless River نیز آلبومی عمدتاً ساز‌متنی؛ «پنجره‌های فرانسوی» از تکنیک روتوسکوپینگ استفاده می‌کند، یعنی ردیابی بر روی فیلم‌برداری زنده برای ایجاد انیمیشن‌های واقعی و روان، و فیلم Endless River نیز صحنه‌های زنده‌برداری خود را به صورتی ارائه می‌دهد که گاهی به انتزاع نزدیک می‌شود. هر دو اثر محیط‌های بصری خاص خود را می‌سازند؛ این همان‌چیزی است که ایمس، که دو سال پیش درگذشت، دربارهٔ جذابیت پینک فلوئید برای خود توصیف کرده بود: «آنها به کالج معماری رفته‌اند و به همین دلیل فکر می‌کنم موسیقی‌شان فضاها را می‌سازد. این فضاهای صوتی محیط‌هایی ایجاد می‌کنند که ذهنم را به پرواز درمی‌آورد و تصاویری می‌آورم که توسط موسیقی تحریک شده‌اند.» موسیقی‌شان شکل‌های مختلفی در تصور هر هوادار می‌گیرد، اما ایمس بود که این تصورات را به بخشی از میراثشان تبدیل کرد.

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *