دسته: دیجیتال مارکتینگ

  • چه درسی می‌توانند برندها از تبلیغ کریسمسی ناکام هوش مصنوعی کوکا کولا بگیرند

    کارشناسان (و خوانندگان) به پر سر و صداترین تبلیغ سال ۲۰۲۵ واکنش می‌دهند.

    آجیل‌ها را فراموش کنید؛ این کریسمس مردم به تبلیغ هوش مصنوعی کوکا کولا به شدت انتقاد می‌نمایند. واکنش‌ها حتی شدیدتر از سال گذشته است؛ چیزی که احتمالاً برند انتظار نداشت. کوکا کولا خود را با ادعای بهتر بودن این تبلیغ نسبت به سال پیش تمجید می‌کرد، ظاهراً می‌خواست پس از تلاش ناتوان سال پیش خود را ثابت کند… اما به‌جای آن، نقدهای شدیدی دریافت کرد.

    نظرات در شبکه‌های اجتماعی کوکا کولا تقریباً کاملاً منفی است، و نظراتی که در حساب‌های ما پس از به اشتراک‌گذاری این تبلیغ ثبت شد، چندان تعریفی نیز نبودند. یک نفر گفت: «اگر کوکا کولا نمی‌تواند «هزینه» استفاده از هنرمندان واقعی را بپردازد، چه کسی می‌تواند؟!»؛ در حالی که دیگران ادعا کردند پپسی اکنون «نوشیدنی هنرمند» شده است. حتی فردی گرافیکی مخرب ساخت تا برخی از تناقض‌های آشکار در تبلیغ کریسمسی هوش مصنوعی کوکا‑کولا را به نمایش بگذارد.

    کوکا کولا | تعطیلات در راه - یوتیوب
    کوکا کولا | تعطیلات در راه – یوتیوب

    یک دسته کوچک‌تر سؤال کرد که آیا عموم مردم واقعاً به این موضوع اهمیت می‌دهند یا حتی متوجه شده‌اند که این تبلیغ توسط هوش مصنوعی تولید شده است. یک نفر نوشت: «گویی مصرف‌کننده نهایی به جزئیاتی که ما می‌پردازیم، توجه می‌کند.»

    آیا این واقعاً به برند کوکا کولا آسیب می‌رساند؟ یا فقط یک اقلیت سر و صدا دار است که استفاده از هوش مصنوعی را نفرت دارد؟ آیا راهی وجود دارد که برندهای دیگر بتوانند از هوش مصنوعی استفاده کنند و از انتقادات گسترده جلوگیری کنند؟ ما از دو کارشناس برند درخواست نظراتشان کردیم.

    دستین بلک، مدیر خلاق اجرایی در پریستون اسپایر می‌گوید: «فکر می‌کنم مسئله بیشتر به تعداد نیست بلکه به اینکه چه کسی واکنش نشان می‌دهد مهم است. افرادی که بیش‌ترین نارضایتی را دارند، عموماً کسانی هستند که عمیقاً به آنچه کوکا کولا همیشه نمایانگر آن بوده است — اصالت، لحظات واقعی، ارتباط انسانی — اهمیتی می‌دهند. آنها صرفاً تماشاگران عادی نیستند؛ آنها اغلب پرشورترین حامیان شما هستند. وقتی این گروه احساس ناامیدی می‌کند، اهمیت دارد، حتی اگر بخش عمده‌ای از مخاطبان نباشند.»

    جف شِرمن، کارشناس بازاریابی دیجیتال از آژانس Top Marketing موافقت می‌کند. او می‌گوید: «ممکن است برخی استدلال کنند که هوش مصنوعی به برندها این امکان را می‌دهد که نوآوری کنند و هزینه‌های تولید را کاهش دهند، و مخاطبان جوان و بومی دیجیتال‌اموز نسبتاً بخشنده‌تر هستند. اگرچه این تا حدی درست است، خطر اصلی، اعتبار است.» سپس هشدار می‌دهد: «وقتی هوش مصنوعی شبیه‌ساز یا مزاحم به‌نظر می‌آید، می‌تواند دهه‌ها اعتماد و سرمایه عاطفی که برند ساخته است را تضعیف کند. نوآوری بدون استراتژی می‌تواند به سادگی به‌عکس عمل کند، صرف‌نظر از مهارت فنی مخاطبان.»

    اهمیت ثبات برند در دوران هوش مصنوعی

    زمینه مهم است. پرستون اشاره می‌کند که حوزه‌هایی مانند زیبایی و مد از دیرباز به سمت فراتر از واقعیت تمایل داشته‌اند، بنابراین هوش مصنوعی ممکن است در این حوزه‌ها طبیعی‌تر به‌نظر برسد. اما کوکا کولا بیش از یک قرن زمان صرف کرده تا برند خود را بر این ایده بنا کند که «واقعی» بهتر است.

    از شعار «این چیز واقعی است» در دههٔ ۷۰ تا بازگشت‌های متعدد آن به «نمی‌توان واقعی را شکست»، «واقعی‌سازی کنید» و «جادوی واقعی»، تکیه بیش از حد بر هوش مصنوعی مولد به‌نظر می‌رسد که این اصل را زیر سؤال می‌برد. پرستون گمان می‌کند این شاید تلاشی باشد برای حفظ جذابیت کوک در میان مخاطبان جدید و جلوگیری از دیده شدن به‌عنوان «نوشیدنی قدیمی». اما آیا این به‌دست آوردن تغییر پیام کل برند ارزش دارد؟

    او می‌گوید: «فکر می‌کنم ابتدا باید به‌خوبی بفهمید برند شما چه چیزی را نمایان می‌کند. اگر اصالت و ارتباط انسانی ستون‌های هویت شما باشد، باید با دقت دربارهٔ مکان و نحوه به‌کارگیری هوش مصنوعی فکر کنید. این به این معنی نیست که نمی‌توانید از آن استفاده کنید – اما شاید برای برخی از عناصر تولیدی مناسب‌تر باشد تا اینکه داستان انسانی را به‌طور کامل جایگزین کند.»

    آیا کوکا کولا پس از واکنش سال گذشته نباید متوجه می‌شد؟ واکنش به اولین تبلیغ هوش مصنوعی «تعطیلات در راه» پیش از این نشان داد که این حوزه حساس است.

    شفافیت و زمان‌بندی

    کوکا کولا | تعطیلات در راه، پشت صحنه، کلاسیک ۲:۴۲ - یوتیوب
    کوکا کولا | تعطیلات در راه، پشت صحنه، کلاسیک ۲:۴۲ – یوتیوب

    حداقل کوکا کولا سعی نکرد استفاده از هوش مصنوعی را پنهان کند. برعکس، حتی با یک ویدئوی ساخت پشت صحنه با صدای عجیب هوش مصنوعی آن را جشن گرفت. این ممکن است واکنش را حتی شدیدتر کرده باشد، به‌ویژه با توجه به زمان‌بندی.

    «تفاوتی بین افشا و جشن گرفتن وجود دارد»، پرستون می‌گوید. «با توجه به وضعیت فعلی – افراد نگران از دست رفتن شغل‌ها، نگرانی دربارهٔ واقعی و تولیدی – ارتقاء استفاده از هوش مصنوعی ممکن است گامی بیش از حد باشد.»

    «صادق بودن دربارهٔ استفاده از این ابزارها خوب است. اما توضیح طولانی درباره این‌که هوش مصنوعی چگونه به ما امکان می‌دهد سریع‌تر و ارزان‌تر کار کنیم و در عین حال معیارها و نتایج تجاری را تقویت کند، زمانی که مردم احساس آسیب‌پذیری می‌کنند، کاری دشوار است. شفافیت زمانی مؤثر است که همراه با حساسیت نسبت به تحولات فرهنگی وسیع باشد.»

    او بر این باور است که مکان مناسب‌تری برای هوش مصنوعی می‌توانست در یک فعال‌سازی خاص‌تر، مثلاً در رویدادی مثل SXSW یا حتی جشن سال نو به‌جای کریسمس باشد. پرستون می‌گوید: «زمان تعطیلات دربارهٔ نوستالژی، خانواده و انسانیت است.» او افزون بر این می‌گوید: «علاوه بر این، این تبلیغ درست زمانی منتشر شد که گزارش مهمی از اخراج‌ها در اکتبر منتشر شد که نشان داد کاهش گسترده نیروی کار عمدتاً به‌دلیل هوش مصنوعی بود. زمان‌بندی مناسبی نبود.»

    چگونه از هوش مصنوعی مولد استفاده کنیم و برند را در این فرآیند نابود نکنیم

    آیا جایی برای هوش مصنوعی مولد در دارایی‌های برندینگ و تبلیغات وجود دارد؟

    پرستون پیشنهاد می‌کند: «نقطهٔ مطلوب این است که هوش مصنوعی را به‌عنوان ابزاری به‌کار ببریم که خلاقیت انسانی را تقویت می‌کند، نه این‌که جایگزین آن شود. از آن برای کشف گزینه‌های بیشتر به‌سرعت، برای انجام کارهای تکراری، برای کمک به بینش‌ها و کارایی استفاده کنید. اما انسان‌ها را در مرکز روایت‌گری نگه دارید، به‌ویژه برای برندهایی که بر پایهٔ ارتباط عاطفی ساخته شده‌اند.»

    او افزوده است: «بهترین استفاده از هوش مصنوعی باید تقریباً نامرئی باشد. باید به ما کمک کند هوشمندانه‌تر کار کنیم تا بتوانیم عمیق‌تر در بینش‌ها و روایت‌گری انسانی سرمایه‌گذاری کنیم که واقعاً با مردم ارتباط برقرار می‌کند. وقتی فناوری به‌جای خدمت‌گزاری به داستان، خود داستان می‌شود، به‌سرعت به مشکلات می‌خورید.»

    جف پیشنهاد می‌کند که برندهایی که در حال آزمایش هوش مصنوعی هستند، باید همیشه اطمینان حاصل کنند که از این فناوری به‌عنوان ابزار استفاده می‌کنند، نه به‌عنوان جایگزین. او همچنین توصیه می‌کند پیش از اجرای کامل واکنش مخاطبان را ارزیابی کنند. جف می‌گوید: «اجازه دهید هوش مصنوعی به بهبود تصویرها، آزمایش مفاهیم خلاقانه یا بهینه‌سازی جریان‌های کاری کمک کند، اما هرگز نباید جای داستان، احساس یا هویت برند را بگیرد. پیش‌آزمون با گروه‌های متمرکز و حفظ لمس‌های انسانی اطمینان می‌دهد که هوش مصنوعی به خلاقیت خدمت می‌کند نه اینکه آن را کاهش دهد.»

    خطای کوکا کولا به تمام بازاریابان یادآور می‌شود که در حالی که هوش مصنوعی می‌تواند تحول‌آفرین باشد، هستهٔ ارتباط برند همچنان انسانی است. ارتباط عاطفی، نوستالژی و اصالتی که مخاطبان می‌خواهند، نمی‌تواند به فناوری واگذار شود؛ بلکه باید به‌دقت در هر کمپین بافت شود.

  • محصولات بیشتر، فشار کمتر: چگونه بازاریابی «Wicked: For Good» همچنان مرتبط ماند در حالی که مقیاس‌اش کاهش یافت

    آریانا گرانده نقش گلیندا را در «WICKED FOR GOOD» ایفا می‌کند؛ کارگردان: جان ام. چو
    گیلز کیت/یونیورسال پیکچرز

    یک‌سال پیش که «Wicked» برای اولین بار بر پرده بزرگ ظاهر شد، یونیورسال به صاحبین سینما هدف ساده‌ای را برای تبلیغ این موزیکال فیلم اعلام کرد. بر اساس گفته افسر ارشد بازاریابی مایکل موس، هدف این بود که «تقریباً به حد مزاحمت برسیم، اما نه بیش از آن».

    بدیهی است که استودیویی که پشت دستگاه تبلیغاتی صورتی‑سبز قرار داشت، تمام موارد مرتبط با سرزمین اوز را به صورت یک حمله فوق‌العاده عرضه کرد: تبلیغی به ارزش ۷ میلیون دلار در سوپربول، نوشیدنی‌های ویژه استارباکس و همکاری با ۴۰۰ برند دیگر، حضور چشم‌نوازی در المپیک تابستانی پاریس، صدها جلد مجله و یک کمپین مطبوعاتی برای سال‌ها (حدود دوازده ماه پس از اکران، هنوز هم برای «متن آهنگ Defying Gravity» فضایی نگه می‌داریم).

    «از آن‌ها می‌خواستند مستقیماً به سر مردم بزنند»، می‌گوید یک مدیر در یک استودیوی رقیب.

    چون یونیورسال در حال ایجاد «Wicked» بر پایهٔ موفقیت برادوی بود؛ نه به‌عنوان یک موزیکال ساده برای مادران و دختران، بلکه به‌عنوان یک جشنوارهٔ چهار‑قطبی در مقیاس «باربی». این تلاش‌ها به ثمر نشست: «Wicked» با ۱۱۲ میلیون دلار آغاز شد و رکورد فروش جهانی برای اقتباس‌های صحنه‑به‑سکرین را با ۷۵۶ میلیون دلار ثبت کرد. این فیلم در بسترهای دیجیتال به یک نیروی برجسته تبدیل شد و ۱۰ نامزدی اسکار کسب کرد. گسترش فرهنگی آن به دست آمد.

    با فیلم کمی «Wicked: For Good» که در ۲۱ نوامبر در سینماها به نمایش می‌رسد، یونیورسال به دنبال رویکردی ملایم‌تر است. البته این نسبی است: هنوز در همه‌جا حضور دارد. کمتر «آزاردهنده». اگرچه تلاش‌های بازاریابی هرگز به‌طور کامل کم‌رنگ نشدند — سینتیا ایریوا و آریانا گرانده در مراسم اسکار در مارس اجرا کردند — اما استودیو تا تابستان صبر کرد تا به‌صورت رسمی جریان تبلیغاتی فیلم دوم را روشن کند. («اگر هرگز ناپدید نشویم، نمی‌توانید ما را از دست بدهید»، مایکل موس در مصاحبه‌ای برای Variety در نوامبر گذشته گفت.) در مقایسه، فیلم اول در سوپربول شروع به تبلیغ کرد، هشت ماه پیش از اکران.

    «یکی از واژگانی که می‌توان برای توصیف بازاریابی این انتشار جدید به کار برد، «احتیاط» است. استودیو کمی عقب‌نشینی کرده است»، می‌گوید جیسون اسکوار، استاد بازنشستهٔ مدرسهٔ هنرهای سینمایی USC. «ما دیگر مانند فیلم اول غرق نشده‌ایم.»

    یونیورسال دلایل خوبی برای انجام این تنظیمات دارد. در پایان، «Wicked» این بار یک موجودیت شناخته‌شده است. خطر خستگی مصرف‌کننده به‌وجود می‌آید اگر بخواهیم دو سال این برند را در ذهن عمومی نگه داریم. با این چشم‌انداز، یونیورسال نظرسنجی‌های خروجی گسترده‌ای انجام داد تا تحمل مخاطبان نسبت به تمام این رنگ‌های صورتی‑سبز را ارزیابی کند. تحقیق نشان داد که هواداران از این توفان بی‌توجه نبودند؛ چرا که کمپین فرارناپذیر حس می‌کرد «Wicked» به‌عنوان رویدادی شایستهٔ خروج از خانه تصور می‌شد.

    اگرچه این یک ریسک تجاری بود، برنامه‌ریزی یک وقفهٔ یک‌ساله مزایای صرفه‌جویی در هزینه داشت. معمولاً مدیران بازاریابی برای بازآوری یک پروژه پس از دوره‌های طولانی مبلغ‌های زیادی هزینه می‌کنند. اینجا نیازی نبود چون «Wicked» هرگز از آگاهی عمومی نرفت. استودیو حدود ۹۰ میلیون دلار برای تلاش‌های تبلیغی جهانی صرف کرد، در حالی که بودجه بازاریابی فیلم اولیه نزدیک به ۱۵۰ میلیون دلار بود.

    «با فاصله یک‌ساله بین فیلم‌ها، می‌توانید از حسن‌نیت باقی‌مانده و هزینه‌های بازاریابی عمیق فیلم اول برای فیلم دوم بهره ببرید»، اسکوار می‌گوید.

    عناصر اصلی کمپین «For Good» شامل برنامهٔ دو ساعتهٔ موسیقیایی NBC با عنوان «Wicked: One Wonderful Night»، تصاحب یک قسمت از برنامهٔ «Dancing With the Stars» و پادکست پشت‌صحنه‌ای که توسط کریس مرفی از Vanity Fair میزبانی می‌شود، می‌شود. طبیعتاً، مشارکت‌های برند به وفور وجود دارد: شرکت Dunkin’ ماتچا سبز «Wicked»، نوشیدنی تازهٔ صورتی و مچ‌کینز (بدیهی) را ارائه می‌دهد، American Girl عروسک‌های گلیندا و الفبا دارد، در حالی که Procter & Gamble مجموعه‌ای از محصولات خانگی جذاب با Swiffer، دئودرنت Secret و Cascade تولید کرده است. در مجموع، یونیورسال با ۴۰۰ برند همکاری کرده است که تنها ۱۶۵ مورد از آن‌ها در کمپین اصلی تکرار شده‌اند.

    همانند فیلم اول، «For Good» توسط پیشبرد بازاریابی Symphony از NBCUniversal پشتیبانی می‌شود، که در آن بخش‌های مختلف این شرکت بزرگ رسانه‌ای برای ترویج پروژه‌ای با هم هماهنگ می‌شوند. این تلاش‌های عظیم شامل تصاحب «هفته Wicked» در برنامه‌های «Today» و «The Tonight Show»، و همچنین تبلیغ سفارشی در سریال‌های NBC و Peacock مانند «The Traitors» و «Real Housewives» است که از بودجه بازاریابی فیلم جدا هستند.

    یونیورسال از برگزاری یک کمپین مطبوعاتی صرف‌نظر می‌کند و اعضای ستاره‌ای — شامل گرانده، ایریوا، جاناتان بیلی، جف گلدبام، میشل یو، بوئِن یونگ و کارگردان جان ام. چو — را برای مصاحبه‌های کمتر در دسترس می‌گذارد. در عوض، این ستارگان برای برگزاری رویدادهای متمرکز بر طرفداران در شهرهایی مانند سائوپائولو، پاریس و لندن قبل از نمایش آمریکای شمالی در نیویورک جمع می‌شوند.

    هنوز برای جشن گرفتن زود است، اما «Wicked: For Good» پیش‌بینی می‌کند که افتتاحیه بزرگ‌تری نسبت به پیشرو داشته باشد. سؤال این است که آیا این ورژن همان توانمندی ماندگاری فیلم اولیه را خواهد داشت یا خیر. نگرانی تجاری وجود دارد چون نیمه دوم «Wicked» بسیار تاریک‌تر از بخش شاد و پرانرژی اولیهٔ صحنه‌نمایی است.

    با این حال، تحلیل‌گران فروش بلیط پیش‌بینی می‌کنند که این موزیکال فانتزی در سینماها ادامه خواهد یافت، زیرا برای بقیهٔ سال گزینه‌های دیگری که به‌طور خاص برای زنان هدف‌گذاری شده‌اند (که جمعیت مخاطب اصلی برای بازدیدهای تکراری هستند) وجود ندارد. علاوه بر این، این فیلم دنباله نیست؛ بنابراین وجود آن صرفاً به‌منظور کسب درآمد سریع از موفقیت نسخهٔ اصلی نیست. مخاطبان برای کشف پایان داستان و آشنایی با این‌که سفر الفبا و گلیندا در مسیر آجری زرد چگونه به «جادوگر اوز» مرتبط می‌شود، باز می‌گردند.

    «فیلم اول دربارهٔ آماده‌سازی اولیه بود»، می‌گوید یک مدیر در استودیوی رقیب دیگر. «حالا آن‌ها نمی‌خواهند هوای لاستیک را بیرون دهند.»

  • آی‌اب تک‌لاب چارچوب اولیه خود برای استانداردهای خرید تبلیغاتی مبتنی بر عامل را منتشر کرد

    Joanna Gerber نوشته جوآنا گرابر

    آماده باشید برای موج بعدی واژگان فناوری تبلیغاتی، چرا که اصطلاحاتی مانند «کانتینری‌سازی» و «چندعامله» به کلمات کلیدی روز تبدیل می‌شوند.

    آی‌اب تک‌لاب پیشتاز این مسیر است. این آزمایشگاه که مسئول استانداردهای فنی آی‌اب است، چارچوب خرید تبلیغاتی زمان واقعی مبتنی بر عامل (ARTF) نسخه ۱.۰ خود را برای دریافت نظرات عمومی در روز پنج‌شنبه معرفی کرد.

    هدف چارچوب جدید، راه‌اندازی بازارهای خرید رسانه‌ای مبتنی بر عامل، جامع‌تر و کارآمدتر در آینده‌ای نزدیک است، زمانی که تقاضا و فناوری‌های سمت فروش از طریق انواع جدیدی از «لوله‌ها» یکپارچه می‌شوند. این، حداقل، چشم‌انداز است.

    شرکت‌ها باید «تقویت، اطلاع‌رسانی و تحلیل تجارت برنامه‌محور، یا خود جریان پیشنهادها» را بهتر انجام دهند، تونی کاتسور، مدیرعامل آی‌اب تک‌لاب، به اد‌اکس‌چنجر گفت.

    «ما نیاز داشتیم معماری را کانتینری‌سازی کنیم»، او گفت، «به‌جای این‌که نقاط خرید نظیر DSPها و SSPها بین مراکز دادهٔ مستقل خود پیام‌فرست (پینگ) کنند».

    تفکر خارج از چارچوب

    یکی از مزایای کانتینری‌سازی، مبارزه‌اش با تاخیر است.

    کاتسور گفت که نسخهٔ فعلی درخواست‌های پیشنهاد OpenRTB کارایی کافی را ندارد. زمان پاسخ‌دهی معمول سرویس‌دهی تبلیغات بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلی‌ثانیه است. او افزود: «برای یک فرد عادی، این زمان بسیار سریع به نظر می‌رسد»، اما خریداران و فروشندگان برنامه‌محور «در برابر فشار زمانی» هستند.

    چارچوب ARTF باید با وارد کردن عوامل به بازار از طریق کانتینری‌سازی، این زمان پاسخ‌دهی را کاهش دهد.

    کانتینری‌سازی، به‌سادگی، فرایند بسته‌بندی مجموعه‌ای از کدها است که به سادگی می‌توان آن را در زیرساخت فیزیکی شرکت دیگری قرار داد. به‌جای اینکه یک DSP و SSP در سرورهای جداگانه عمل کنند و از طریق API با هم در ارتباط باشند — که معمول در فناوری تبلیغاتی است — یک سرور می‌تواند فناوری هر دو شرکت را میزبانی کند.

    جوشوا پرزمون، معمار ارشد در SSP Index Exchange، گفت که Index مدل کانتینری‌سازی را دوست دارد زیرا به شرکت‌ها اجازه می‌دهد «جعبه‌سیاهی را که شخص دیگری به‌خوبی اجرا می‌کند»، مانند تجزیه و تحلیل انحراف مدل یا فعال‌سازی معامله، به زیرساخت خود ادغام کنند.

    در اصل، کد یک شرکت تبدیل به «عامل سیستمی» می‌شود، پرزمون گفت؛ که می‌توان آن را هرجا که بیشترین نیاز باشد، به‌کار گرفت.

    به عنوان مثال، تقلب غالباً پس از پیشنهاد، در زمان پرداخت شناسایی می‌شود، کاتسور گفت. در این مرحله فروشندگان تقلبی آدرس‌های URL را بررسی کرده و بازیگران مخرب محتمل را علامت‌گذاری می‌کنند. اما در چارچوب ARTF، این فروشندگان می‌توانند به‌عنوان عاملی کانتینری‌سازی‌شده درون یک DSP عمل کنند و به‌آسانی امپرشن‌های تقلبی را پیش از اینکه پیشنهاد شوند، شناسایی نمایند.

    و از آنجا که «کانتینری‌سازی به‌طور ذاتی ایمن است»، کاتسور گفت، DSP به کد یا نرم‌افزار شرکت اندازه‌گیری دسترسی نخواهد داشت — کانال ارتباطی باز است، اما جعبه‌سیاه بسته می‌ماند.

    عاملان تغییر

    این سطح از کارایی «قابلاً فقط در بستان‌های محصور و سایر نهادهای شبکه تک‌سرور» وجود داشته است، آدم هیم‌لیچ، مدیرعامل Chalice، استارتاپی که الگوریتم‌های سفارشی برای خریداران تبلیغاتی ارائه می‌دهد، گفت.

    امروزه، بازاریابانی که در صنایعی مانند مالی یا داروسازی فعالیت می‌کنند — که دارای حجم بالایی از داده‌های حساس هستند — یا فروشندگان CTV که ممکن است نسبت به افشای داده‌های سطح برنامه در جریان باز پیشنهادها محتاط باشند، محیطی قابل اطمینان دارند که می‌توانند این داده‌ها را برای مقاصد تبلیغاتی ذخیره و استفاده کنند، اما بدون همان خطرات حریم خصوصی یا امنیت داده‌های مصرف‌کننده، هیم‌لیچ افزود.

    چالیس صرفاً به گفتار بسنده نکرد؛ بلکه با استقرار مدل کامل خود در داخل Index Exchange، خود کانتینری‌سازی را آزمایش کرده است.

    با میزبانی مدل Chalice، Index نیازی به تحمل هزینه‌ها، تأخیر و شناسه‌های نامطابقتی که هنگام پینگ متقابل فروشندگان بین سرورهایشان رخ می‌دهد، ندارد. همچنین Chalice می‌تواند جریان موجودی داخل سیستم Index را رصد کرده و به‌صورت مستقیم به درخواست‌های پیشنهاد پاسخ دهد، به‌جای ارسال دستورات به یک DSP.

    «همه بر اساس بهترین کاری که می‌توانند انجام دهند، به هدف مشترکی می‌رسند»، پرزمون گفت، «و ما این عوامل را به‌هم می‌پیوندیم».

    پرزمون پیش‌بینی می‌کند که همان‌طور که RTB حتی سریع‌تر و خودمختارتر می‌شود، ARTF «ارزش خود را در درون اکوسیستم می‌سازد». او برای DSPها، SSPها و شرکای داده‌ای گفت که این «مسیر بسیار پایدارتر» نسبت به تلاش برای استانداردسازی خرید تبلیغاتی مبتنی بر عامل با تکیه بر یک شرکت هوش مصنوعی است.

    کاتسور موافقت کرد. او گفت چارچوب زمان واقعی مبتنی بر عامل، گام بعدی به سمت رویکرد کاملاً عامل برای خرید و فروش رسانه است.

    کاتسور گفت این کارایی جدید، «جریان صعودی برای صنعت» ایجاد می‌کند.

  • گوگل تبلیغات جستجوی تصویر را با قالب کاروسل موبایلی گسترش می‌دهد

    گوگل مکان‌های تبلیغاتی را به جستجوی تصویری موبایلی گسترش می‌دهد و به برندها روشی جدید، بصری و جذاب برای جلب توجه کاربران ارائه می‌کند.

    گوگل کاروسل‌های تبلیغاتی مبتنی بر هوش مصنوعی را در برگهٔ تصاویر موبایل راه‌اندازی کرد؛ این کاروسل‌ها هم‌اکنون در تمام دسته‌ها ظاهر می‌شوند، نه فقط در دسته‌های مرتبط با خرید.

    جستجوی تصویر گسترش یافته

    چرا مهم است. تبلیغات اکنون مستقیماً در نتایج جستجوی تصویر نمایش داده می‌شوند و به برندها مکان جدیدی بصری و فوق‌العاده جذاب برای جلب توجه فراهم می‌کنند، در جایی که کاربران به‌طور فعال به مرور و مقایسهٔ تصاویر می‌پردازند. از آنجایی که کاربران اغلب برای کشف ایده‌ها یا مقایسه گزینه‌ها به مرور تصاویر می‌پردازند، این کاروسل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی به برندها فرصتی می‌دهند تا در مراحل اولیهٔ مسیر کشف، تأثیرگذار باشند.

    جزئیات:

    • قالب جدید شامل کاروسل‌های افقی قابل اسکرول با تصاویر، سرفصل‌ها و لینک‌ها است.
    • این کاروسل‌ها توسط تطبیق تبلیغات مبتنی بر هوش مصنوعی پشتیبانی می‌شوند و تصاویری مرتبط با پرس‌وجوی کاربر را ارائه می‌دهند — حتی در دسته‌های غیرتجاری مانند قانون یا بیمه.
    • این ویژگی برای اولین بار توسط مؤسس ADSQUIRE، Anthony Higman، شناسایی شد؛ او اسکرین‌شات‌های طرح جدید را در X منتشر کرد.

    نگاه کلی. با یکپارچه‌سازی تبلیغات به‌صورت یک‌پارچه‌تر در جستجوی تصویری، گوگل مرز بین کشف ارگانیک و پرداختی را محو می‌کند؛ این حرکت ادامه‌دار به سمت تجربه‌های تبلیغاتی غوطه‌ور و مبتنی بر تصویر است که فراتر از فهرست‌های متنی و محصولی سنتی می‌روند.

  • بیت‌کوین پس از افت به محدوده بازار نزولی، بهبود یافت. آیا خریداران به سمت ارزهای دیجیتال بازمی‌گردند؟

    شکست توکن به زیر ۱۰۰٬۰۰۰ دلار اوایل این هفته می‌تواند هشداری برای زیان‌های بیشتر در پیش رو باشد، به گفته یک تحلیلگر

    دستی از یک فرد، توکن طلایی و نقره‌ای بیت‌کوین را در مقابل نمایشگر دیجیتال نشان‌دهنده نمودار نوسانی سهام نگه داشته است.
    بیت‌کوین در بعدازظهر جمعه اندکی افزایش یافت، در حالی که سهام فناوری از پایین‌ترین سطوح روزانه خود عقب‌نشینی کردند اما همچنان کاهش‌های هفتگی را ثبت کردند. عکس: آژانس فرانسه-پرس/گتی ایمیجز

    بیت‌کوین در بعدازظهر جمعه افزایش یافت، پس از اینکه بزرگ‌ترین ارز دیجیتال جهان چندین بار اوایل این هفته به محدوده بازار نزولی سقوط کرده بود.

    توکن بنچمارک BTCUSD با ۲٫۹ درصد افزایش، در حدود ۱۰۳٬۷۸۱ دلار معامله شد؛ حدود ۱۸ درصد پایین‌تر از رکورد بالای خود به مبلغ ۱۲۶٬۲۷۲٫۷۶ دلار که در ۶ اکتبر به دست آمده بود. بیت‌کوین چندین بار این هفته محدوده بازار نزولی را آزمایش کرد، پس از آنکه در روز سه‌شنبه به زیر سطح ۱۰۰٬۰۰۰ دلار سقوط کرد، بر اساس داده‌های داوجونز مارکت دیتا.

    بازار نزولی معمولاً به عنوان افت حداقل ۲۰ درصدی یک دارایی یا شاخص از قله قبلی، بر اساس سطوح بسته‌شدن، تعریف می‌شود. بیت‌کوین ۲۴ ساعته و هفتگی معامله می‌شود، اما برخی تحلیلگران از ساعت ۴ بعدازظهر برای پایان یک روز معاملاتی استفاده می‌کنند. بر این اساس، بیت‌کوین این هفته ۵٫۶ درصد افت کرده است، بر اساس داده‌های فکت‌ست.

    ضعف بیت‌کوین، همراه با فروش گسترده در سهام پرشتاب و پرریسک بازار سهام، نگرانی‌هایی را در مورد کاهش اشتهای سرمایه‌گذاران برای این معاملات برانگیخته است.

    این ضعف در بیت‌کوین، برخی افراد در وال‌استریت را نگران کرده است، با توجه به شهرت آن به عنوان یک شاخص پیشرو برای بخش‌های پرریسک‌تر بازار سهام.

    «نمی‌خواهم این تصور را ایجاد کنم که ما در حالت وحشت هستیم، اما آنچه می‌بینیم این است که برخی از مناطق بسیار پایدار بازار برای خرید در زمان افت، امروز متفاوت از آنچه در دیگر بخش‌های سال دیده‌ایم عمل می‌کنند، و این قابل توجه است»، مارک هکت، استراتژیست ارشد بازار در نیشن‌واید، در مصاحبه تلفنی روز جمعه گفت.

    «تا دو هفته گذشته، هرگونه عقب‌نشینی معقول در بیت‌کوین یا این گروه [از سهام فناوری محبوب مانند متا پلتفرمز META و انویدیا NVDA] به شدت خریداری می‌شد، اما حالا این اتفاق نمی‌افتد»، هکت گفت.

    هکت گفت که همچنان به سهام خوش‌بین است — و به عوامل فصلی مساعد، درآمدهای قوی و احتمال دیگری کاهش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو در دسامبر به عنوان بادهای پشتیبان تا پایان سال اشاره کرد. اما او به دقت نظارت می‌کند که آیا احساسات سرمایه‌گذاران تغییر کرده است. فعلاً، «زود است بگوییم که تغییری پارادایمی در رفتار سرمایه‌گذاران رخ داده است»، او افزود.

    بخوانید: گام بعدی سهام فناوری‌های بزرگ کجاست؟ به بیت‌کوین توجه کنید، می‌گوید سیتی.

    سهام ایالات متحده در روز جمعه کاهش‌های هفتگی شدیدی ثبت کردند، هرچند از پایین‌ترین سطوح جلسه پایان یافتند. میانگین صنعتی داوجونز DJIA هفته را ۱٫۲ درصد پایین‌تر به پایان رساند و شاخص اس‌اند‌پی ۵۰۰ SPX حدود ۱٫۶ درصد افت کرد. شاخص کامپوزیت ناسداک COMP هفته را با ۳ درصد کاهش بست و بزرگ‌ترین افت هفتگی خود از زمان اعلام تعرفه‌های «روز آزادی» ترامپ در آوریل را ثبت کرد.

    شک و تردیدهای افزایش‌یافته در مورد توسعه هوش مصنوعی و ارزش‌گذاری‌های فناوری، بر دارایی‌های پرریسک از جمله سهام و بیت‌کوین فشار وارد کرده است، هکت اشاره کرد.

    عدم قطعیت‌های دیگر در محیط اقتصاد کلان نیز تأثیرگذار بوده‌اند، جری اوشی، رئیس بینش‌های بازار جهانی در شرکت مدیریت دارایی هاش‌دکس، در مصاحبه تلفنی گفت. به ویژه، برخی سرمایه‌گذاران نگران بازخورد اقتصادی ناشی از تعطیلی دولت ایالات متحده بوده‌اند که از ۱ اکتبر آغاز شده و روز چهارشنبه به طولانی‌ترین تعطیلی تاریخ تبدیل شد.

    بیت‌کوین در ادامه به کجا می‌رود؟

    بیت‌کوین بسیار نوسانی‌تر از دارایی‌های سنتی مانند سهام است، بنابراین عقب‌نشینی‌های ۲۰ درصدی یا بیشتر باید انتظار داشت که بیشتر رخ دهند، استراتژیست‌ها اشاره کردند.

    از سال ۲۰۱۴، بیت‌کوین ۳۶ بار وارد بازار نزولی شده است، در حالی که شاخص اس‌اند‌پی ۵۰۰ تنها دو بار وارد بازار نزولی شده، بر اساس داده‌های داوجونز مارکت دیتا. در عین حال، بیت‌کوین اغلب در بازارهای نزولی قبلی خود عقب‌نشینی‌های بیش از ۵۰ درصدی دیده، با بزرگ‌ترین افت از قله به دره بیش از ۶۲ درصد در بازار نزولی ۲۰۲۲. در مقایسه، از سال ۲۰۰۰، شاخص اس‌اند‌پی ۵۰۰ تنها یک بازار نزولی بیش از ۵۰ درصدی داشته، زیرا در بحران مالی ۲۰۰۸ به میزان ۵۱٫۹ درصد افت کرد.

    با این حال، شکست بیت‌کوین به زیر ۱۰۰٬۰۰۰ دلار اوایل این هفته ممکن است هشداری باشد مبنی بر اینکه فروش گسترده هنوز تمام نشده، لویی لاول، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری کریپتو فرانتیر اینوستمنتس، گفت.

    این آستانه سطح حمایت مهمی را نشان می‌داد که حالا شکسته شده است. این می‌تواند به معنای آن باشد که بیت‌کوین در آینده نه‌چندان دور به زیر ۷۰٬۰۰۰ دلار سقوط کند، لاول گفت.

  • یوتیوب نوار کناری تبلیغات موبایل را قفل کرد و گزینه بستن را حذف نمود

    یوتیوب گزینه بستن نوارهای کناری تبلیغات موبایل را برداشته و پنل‌های قابل خرید را در طول تبلیغات ویدیویی افقی ثابت نگه می‌دارد.

    یوتیوب دکمه «بستن» را از پنل‌های نوار کناری در برخی تبلیغات ویدیویی افقی موبایل حذف کرده است، که باعث می‌شود نوار کناری تبلیغ – که اغلب برای محصولات قابل خرید یا لینک‌های سایت استفاده می‌شود – در طول پخش به طور دائمی قابل مشاهده بماند.

    چرا این تغییر مهم است. این تغییر به معنای آن است که کاربران دیگر نمی‌توانند نوار کناری را کنار بزنند تا تبلیغ را تمام‌صفحه تماشا کنند، و بخشی از ویدیو توسط پنل ثابت مسدود می‌ماند. این موضوع می‌تواند بر تجربه تماشاگر و عملکرد خلاقانه تبلیغات تأثیرگذار باشد.

    تفاوت:

    • طرح قدیمی: کاربران می‌توانستند با ضربه بر «X» نوار کناری را ببندند و بر ویدیو اصلی تمرکز کنند.
    • طرح جدید: نوار کناری قفل می‌ماند و محتوای تبلیغاتی اضافی را در طول نمایش نشان می‌دهد.

    نوار کناری یوتیوب

    منبع. این به‌روزرسانی ابتدا توسط آنتونی هیگمن، بنیان‌گذار Adsquire، در X مشاهده و به اشتراک گذاشته شد، که به تغییر در نحوه ارائه تبلیغات موبایل اشاره کرد.

    خلاصه. این تغییر یوتیوب به تبلیغ‌کنندگان دید مداوم بیشتری می‌دهد – اما به قیمت تجربه تماشای موبایل کمتر غوطه‌ورکننده.

  • مقصر بازاریابی ضعیف است؟ داستانی قوی، بدون هیچ سر و صدایی

    عمران هاشمی و یامی گوتام در فیلم «حق»

    وقتی بازیگران بهترین عملکرد خود را در یک فیلم قوی به نمایش می‌گذارند، اما بازاریابی ضعیف مانع موفقیت آن می‌شود، این وضعیت نه تنها به سازندگان، بلکه به مخاطبان سینمای خوب نیز آسیب می‌زند. به نظر می‌رسد فیلم آینده «حق» (Haq) با بازی عمران هاشمی و یامی گوتام، دقیقاً با همین چالش مواجه است.

    این فیلم به موضوعی قدرتمند، یعنی «سه طلاقه»، می‌پردازد؛ مسئله‌ای که ریشه‌های عمیقی در تاریخ و جامعه هند دارد. «حق» با روایتی تأمل‌برانگیز و بازی‌های درخشان، این ظرفیت را داشت که گفتگوهای معناداری را در سطح ملی آغاز کند.

    با این حال، تبلیغات فیلم بسیار ضعیف بوده است. استودیوهای «جانگلی پیکچرز» و «باوجا» تقریباً هیچ اطلاع‌رسانی مؤثری، حتی در شبکه‌های اجتماعی، برای اکران آن انجام نداده‌اند و بسیاری از مردم هنوز بی‌خبرند که «حق» در تاریخ ۷ نوامبر روی پرده می‌رود.

    طرفداران معتقدند که یک کمپین تبلیغاتی قدرتمند می‌توانست به پیام فیلم جان ببخشد و آن را بر سر زبان‌ها بیندازد. در حال حاضر، تحلیلگران گیشه فروشی ناامیدکننده را برای روز اول اکران پیش‌بینی می‌کنند که چه بسا از فروش چند فیلم کم‌هزینه نیز کمتر باشد.

    یک فیلم خوب شایسته دیده شدن است. تبلیغات دهان‌به‌دهان کمک می‌کند، اما هرگز نمی‌تواند جایگزین یک بازاریابی حساب‌شده شود. بدون آن، حتی قدرتمندترین داستان‌ها نیز در معرض خطر فراموشی پیش از رسیدن به مخاطب هدف خود قرار می‌گیرند.

    موضوع فیلم به‌تنهایی می‌توانست الهام‌بخش بحث‌ها و گفتگوهای عمومی باشد. با این حال، به جز یک تریلر و چند آهنگ، «حق» نتوانسته است در فضای آنلاین یا آفلاین اثری از خود به جا بگذارد. این عدم وجود سر و صدای تبلیغاتی بسیار مشهود است.

    اکنون، همه نگاه‌ها به واکنش مخاطبان دوخته شده است. اگر «حق» بتواند از نظر احساسی با تماشاگران ارتباط برقرار کند، شاید تبلیغات دهان‌به‌دهان بتواند به فیلم کمک کند تا جایگاه خود را پیدا کند؛ نه از طریق هیاهو، بلکه با تکیه بر قدرت داستانش.

  • قربانی بازاریابی ضعیف؟ فیلمی با موضوعی قدرتمند و هیجانی در حد صفر

    عمران هاشمی و یامی گوتام در فیلم «حق»

    وقتی بازیگران تمام توان خود را برای یک فیلم قوی به کار می‌گیرند اما بازاریابی ضعیف جلوی موفقیت آن را می‌گیرد، این شکست تنها به سازندگان آسیب نمی‌زند، بلکه به مخاطبانی که تشنه‌ی سینمای خوب هستند نیز ضربه می‌زند. به نظر می‌رسد فیلم «حق» (Haq) با بازی عمران هاشمی و یامی گوتام، دقیقاً با همین چالش مواجه شده است.

    این فیلم به موضوعی قدرتمند می‌پردازد: «سه طلاقه»؛ مسئله‌ای که ریشه‌های عمیقی در تاریخ و جامعه هند دارد. «حق» با داستان‌پردازی سنجیده و بازی‌های صادقانه، این ظرفیت را داشت که گفتگوهای معناداری را در سطح ملی به جریان بیندازد.

    با این حال، تبلیغات فیلم بسیار ضعیف بوده است. استودیوهای «جانگلی پیکچرز» و «باوجا» تقریباً هیچ اطلاع‌رسانی مؤثری، حتی در شبکه‌های اجتماعی، درباره اکران آن انجام نداده‌اند. بسیاری از مردم هنوز نمی‌دانند که «حق» قرار است در ۷ نوامبر اکران شود.

    طرفداران معتقدند که یک کمپین بازاریابی قوی می‌توانست برای پیام فیلم، هیجان و زمینه لازم را ایجاد کند. اکنون تحلیلگران گیشه پیش‌بینی می‌کنند که فروش روز اول ناامیدکننده و احتمالاً کمتر از چندین فیلم کم‌هزینه دیگر خواهد بود.

    یک فیلم خوب شایسته دیده شدن است. تبلیغات دهان‌به‌دهان کمک‌کننده است، اما هرگز نمی‌تواند جایگزین یک بازاریابی حساب‌شده شود. بدون آن، حتی قدرتمندترین داستان‌ها نیز در خطر فراموشی پیش از رسیدن به مخاطب اصلی خود قرار می‌گیرند.

    موضوع اصلی فیلم به خودی خود می‌توانست الهام‌بخش بحث‌ها و گفتگوهای عمومی شود. با این حال، به جز یک تریلر و چند آهنگ، «حق» نه در فضای مجازی و نه در دنیای واقعی، اثری از خود به جا نگذاشته است. این نبود هیاهو کاملاً به چشم می‌آید.

    اکنون همه نگاه‌ها به واکنش تماشاگران دوخته شده است. اگر «حق» بتواند با مخاطب ارتباط عاطفی برقرار کند، شاید تبلیغات دهان‌به‌دهان مثبت هنوز هم بتواند به آن کمک کند تا جایگاه خود را پیدا کند؛ نه با هیاهو، بلکه با تکیه بر قدرت داستانش.

  • فروشگاه آنلاین شما در اوج: استراتژی‌های طلایی افزایش فروش سایت فروشگاهی

    در دنیای پررقابت امروز، صرفاً داشتن یک سایت فروشگاهی برای موفقیت کافی نیست. هر کلیک، هر بازدید و هر سبد خرید رها شده، فرصتی است که می‌تواند به سود یا زیان شما تبدیل شود. آیا از اینکه ترافیک سایتتان بالاست اما نرخ تبدیل پایینی دارید خسته شده‌اید؟ آیا به دنبال راهکارهایی عملی و اثبات‌شده برای جهش در فروش آنلاین خود هستید؟ این راهنمای جامع، نقشه‌ای گام‌به‌گام است که به شما کمک می‌کند تا با شناخت عمیق بازار و مشتری، بهینه‌سازی تجربه کاربری، افزایش اعتماد به برند و اجرای استراتژی‌های بازاریابی هدفمند، فروش سایت فروشگاهی خود را به طرز چشمگیری افزایش دهید. آماده‌اید تا کسب‌وکار آنلاینتان را به سطحی جدید ارتقا دهید؟

    بنیان‌های رشد: شناخت بازار، مشتری و محصول

    پیش از آنکه به فکر افزایش فروش باشید، باید زیرساخت‌های لازم را فراهم کنید. این بنیان‌ها شامل درک عمیق از مدل کسب‌وکار، ارزش پیشنهادی و مخاطبان شماست که مسیر حرکتتان را روشن می‌کند.

    شناسایی مدل درآمدی و بیزینس‌پلن سایت شما

    اولین گام برای هر کسب‌وکار آنلاینی، شناسایی دقیق مدل درآمدی و بیزینس‌پلن آن است. آیا شما یک فروشگاه ای‌کامرس سنتی هستید که محصولات فیزیکی می‌فروشید؟ یا ارائه‌دهنده محصولات دیجیتال مانند کتاب‌های الکترونیکی و دوره‌های آموزشی؟ شاید هم مدل SaaS (نرم‌افزار به‌عنوان سرویس) دارید یا از طریق افیلیت مارکتینگ کسب درآمد می‌کنید. حتی تولید محتوا و تبلیغات یا فروش خدمات تخصصی نیز مدل‌های درآمدی رایجی هستند.

    تشخیص دقیق مدل کسب‌وکار به شما کمک می‌کند تا استراتژی‌های بازاریابی و فروش خود را متناسب با آن تنظیم کنید. به عنوان مثال، استراتژی‌های یک فروشگاه لباس با یک پلتفرم ارائه‌دهنده خدمات سئو کاملاً متفاوت خواهد بود. درک این تمایزها، سنگ بنای هرگونه تلاش برای افزایش فروش است و به شما کمک می‌کند تا منابع خود را به درستی هدایت کنید.

    تعیین ارزش پیشنهادی منحصربه‌فرد (USP)

    در بازاری شلوغ و رقابتی، چه چیزی شما را از دیگران متمایز می‌کند؟ ارزش پیشنهادی منحصربه‌فرد (Unique Selling Proposition یا USP) همان دلیلی است که مشتری باید شما را انتخاب کند و نه رقیبتان را. این می‌تواند کیفیت بی‌نظیر محصول، قیمت رقابتی، خدمات مشتری استثنایی، یا حتی یک نوآوری خاص در محصول باشد.

    برای مثال، برند ساعت NOVO در بازار پررقابت ساعت، با ارائه ساعت‌هایی با طراحی مینیمال و قابلیت شخصی‌سازی بالا، خود را متمایز کرد. USP شما باید واضح، قانع‌کننده و قابل‌درک باشد و در تمامی پیام‌های بازاریابی شما منعکس شود. این ارزش پیشنهادی، قلب هویت برند شما و محرک اصلی تصمیم‌گیری مشتریان است.

    درک عمیق مخاطبان هدف و ایجاد پرسونای خریدار

    شما برای چه کسی می‌فروشید؟ پاسخ به این سوال، کلید موفقیت در افزایش فروش است. درک عمیق مخاطبان هدف و ایجاد پرسونای خریدار، به شما امکان می‌دهد تا نیازها، نقاط درد، خواسته‌ها و رفتارهای مشتریان خود را بشناسید. این شناخت از طریق نظرسنجی، تحلیل داده‌های سایت (مانند Google Analytics)، و مصاحبه با مشتریان فعلی به دست می‌آید.

    برای مثال، فیسبوک با هدف‌گذاری دقیق مخاطبان بر اساس علایق و رفتارهایشان، به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا پیام‌های تبلیغاتی خود را به دست افراد مناسب برسانند. ابزارهایی مانند Octane AI یا Shop Quiz نیز به شما کمک می‌کنند تا با پرسیدن سوالات هوشمندانه، پرسونای دقیق‌تری از مشتریان خود بسازید و محصولات متناسب با نیازهایشان را پیشنهاد دهید. وقتی بدانید مشتری شما کیست، می‌توانید محتوا و محصولات خود را دقیقاً برای او طراحی کنید.

    بهینه‌سازی تجربه کاربری (UX) و رابط کاربری (UI) برای افزایش تبدیل

    یک تجربه کاربری روان و دلپذیر، سنگ بنای فروش موفق آنلاین است. اگر سایت شما کاربرپسند نباشد، حتی بهترین محصولات و جذاب‌ترین قیمت‌ها نیز نمی‌توانند منجر به تبدیل شوند.

    بهینه‌سازی سرعت بارگذاری سایت

    در دنیای امروز، صبر مشتریان بسیار کم است. سرعت بارگذاری سایت نه تنها بر سئو و رتبه شما در گوگل تأثیر می‌گذارد، بلکه مستقیماً با نرخ تبدیل مرتبط است. مطالعات نشان داده‌اند که حتی تأخیر یک ثانیه‌ای در بارگذاری صفحه، می‌تواند تا ۷% نرخ تبدیل را کاهش دهد. سرعت بالا دیگر یک مزیت رقابتی نیست، بلکه یک ضرورت است.

    برای افزایش سرعت سایت، می‌توانید از تکنیک‌هایی مانند فشرده‌سازی تصاویر، استفاده از CDN (شبکه توزیع محتوا)، بهینه‌سازی کدهای CSS و JavaScript و انتخاب هاستینگ مناسب بهره ببرید. بررسی مداوم سرعت سایت با ابزارهایی مانند Google PageSpeed Insights و رفع مشکلات شناسایی‌شده، گامی حیاتی برای حفظ کاربران و افزایش فروش است.

    طراحی سایت واکنش‌گرا (Responsive Design) و موبایل فرندلی

    اکثر کاربران اینترنت امروزه از طریق تلفن همراه خود به وب‌سایت‌ها دسترسی پیدا می‌کنند. بنابراین، طراحی سایت واکنش‌گرا که به درستی در تمامی دستگاه‌ها از جمله موبایل و تبلت نمایش داده شود، برای افزایش فروش حیاتی است. اگر سایت شما در موبایل به هم ریخته یا کند باشد، کاربران به سرعت آن را ترک خواهند کرد.

    یک طراحی موبایل فرندلی نه تنها تجربه کاربری را بهبود می‌بخشد، بلکه در رتبه‌بندی گوگل نیز تأثیر مثبت دارد، زیرا گوگل به سایت‌هایی که تجربه کاربری خوبی در موبایل ارائه می‌دهند، اولویت می‌دهد. اطمینان از اینکه تمامی عناصر سایت، از دکمه‌ها گرفته تا فرم‌ها، در صفحات کوچک قابل دسترسی و استفاده هستند، برای جلوگیری از از دست دادن مشتریان موبایلی ضروری است.

    ناوبری آسان و ساختاردهی منطقی محصولات

    مشتریان شما باید بتوانند به راحتی و بدون سردرگمی، محصول مورد نظر خود را پیدا کنند. ناوبری آسان از طریق منوهای واضح، دسته‌بندی‌های منطقی و فیلترهای کاربردی (مانند فیلتر بر اساس رنگ، سایز، برند یا قیمت) به این امر کمک می‌کند. استفاده از Breadcrumbs (مسیر راهنما) نیز به کاربران کمک می‌کند تا موقعیت خود را در سایت بدانند و به راحتی به صفحات قبلی بازگردند.

    یک ساختاردهی منطقی محصولات، نه تنها تجربه کاربری را بهبود می‌بخشد، بلکه به موتورهای جستجو نیز کمک می‌کند تا محتوای سایت شما را بهتر درک کنند. هرچه مشتری سریع‌تر و آسان‌تر به محصول دلخواه خود برسد، احتمال خرید او بیشتر می‌شود و نرخ تبدیل سایت شما افزایش خواهد یافت.

    نمایش حرفه‌ای محصولات با تصاویر و توضیحات باکیفیت

    در خرید آنلاین، مشتری نمی‌تواند محصول را لمس کند یا از نزدیک ببیند. بنابراین، تصاویر و توضیحات محصول نقش حیاتی در تصمیم‌گیری او دارند. استفاده از عکس‌های باکیفیت، متعدد (حداقل ۳-۴ عکس از زوایای مختلف) و حتی ویدئوهای کوتاه از محصول، به مشتری کمک می‌کند تا درک کاملی از آنچه می‌خرد، پیدا کند.

    علاوه بر تصاویر، توضیحات محصول باید جامع، دقیق و قانع‌کننده باشند. این توضیحات باید ویژگی‌ها، مزایا و کاربردهای محصول را به وضوح بیان کنند و به سوالات احتمالی مشتری پاسخ دهند. طبق آمار، حدود ۲۲% از بازگشت کالاها به دلیل تفاوت بین محصول و عکس آن است. سرمایه‌گذاری بر روی محتوای بصری و متنی باکیفیت برای محصولات، نرخ بازگشت را کاهش داده و اعتماد مشتری را افزایش می‌دهد.

    ساده‌سازی فرآیند پرداخت و کاهش اصطکاک

    یکی از بزرگترین دلایل رها شدن سبد خرید، فرآیند پرداخت پیچیده و طولانی است. حذف مراحل اضافی، ارائه گزینه‌های پرداخت متنوع (مانند کارت به کارت، درگاه‌های پرداخت آنلاین، پرداخت در محل) و امکان خرید مهمان (بدون نیاز به ثبت‌نام اجباری) می‌تواند به طرز چشمگیری نرخ رها شدن سبد خرید را کاهش دهد.

    آمارها نشان می‌دهند که سالانه حدود ۴ تریلیون دلار سبد خرید در سراسر جهان رها می‌شود و این نرخ در برخی کشورها به ۶۰ تا ۷۰ درصد می‌رسد. هرچه فرآیند پرداخت ساده‌تر و سریع‌تر باشد، مشتریان بیشتری خرید خود را نهایی خواهند کرد. شفافیت در هزینه‌ها (از جمله هزینه ارسال) نیز در این مرحله بسیار مهم است تا مشتری با غافلگیری مواجه نشود.

    افزایش اعتماد و اعتبار برند

    در فضای آنلاین، جلب اعتماد مشتریان پیش‌نیاز هر خریدی است. مشتریان تنها از برندهایی خرید می‌کنند که به آن‌ها اعتماد دارند و اعتبارشان اثبات شده است.

    نمایش نظرات و توصیفات مشتریان (Testimonials)

    هیچ چیز به اندازه بازخورد مثبت مشتریان واقعی نمی‌تواند اعتماد ایجاد کند. نظرات و توصیفات مشتریان (چه به صورت متنی، چه ویدئویی) در صفحات محصول، صفحه اصلی سایت و حتی در کمپین‌های بازاریابی، اعتبار شما را به شدت افزایش می‌دهد. طبق تحقیقات، ۹۳% از مشتریان قبل از خرید به دنبال نظرات دیگران هستند.

    تشویق مشتریان به ثبت نظر پس از خرید و نمایش برجسته این نظرات، یک استراتژی قدرتمند برای افزایش فروش است. می‌توانید از ابزارهایی برای جمع‌آوری و نمایش نظرات استفاده کنید و حتی به نظرات منفی نیز با احترام و مسئولیت‌پذیری پاسخ دهید تا نشان دهید به رضایت مشتری اهمیت می‌دهید.

    استفاده از نشانه‌های اعتماد (Trust Signals)

    نشانه‌های اعتماد، عناصری بصری یا متنی هستند که به مشتری اطمینان می‌دهند سایت شما امن و قابل اعتماد است. این نشانه‌ها شامل گواهی SSL (نماد قفل در کنار آدرس سایت)، لوگوی درگاه‌های پرداخت معتبر، نمادهای اعتماد الکترونیکی (مانند اینماد در ایران)، ضمانت بازگشت وجه و نمادهای امنیتی هستند. برای مثال، فروشگاه NCLA Beauty با نمایش لوگوی درگاه‌های پرداخت آشنا، به مشتریان خود اطمینان خاطر می‌دهد.

    نمایش این نشانه‌ها در صفحات کلیدی سایت، به خصوص در صفحات محصول و فرآیند پرداخت، به مشتری این اطمینان را می‌دهد که اطلاعات شخصی و مالی او در امان است و خرید از شما بی‌خطر خواهد بود. هرچه نشانه‌های اعتماد بیشتری داشته باشید، مشتریان با آرامش خاطر بیشتری اقدام به خرید می‌کنند.

    سیاست‌های بازگشت کالا و گارانتی واضح

    تردید در مورد کیفیت محصول یا امکان بازگشت آن، یکی از موانع اصلی خرید آنلاین است. داشتن سیاست‌های بازگشت کالا و گارانتی واضح و شفاف، به مشتری این اطمینان را می‌دهد که در صورت نارضایتی، می‌تواند محصول را بازگرداند یا از خدمات گارانتی استفاده کند. این شفافیت، ریسک خرید را برای مشتری کاهش می‌دهد.

    تحقیقات نشان داده‌اند که ۸۲% از تصمیمات خرید مشتریان تحت تأثیر سیاست‌های بازگشت کالا قرار می‌گیرد. با ارائه یک سیاست بازگشت کالا منصفانه و بدون پیچیدگی، شما نه تنها اعتماد مشتری را جلب می‌کنید، بلکه به او این پیام را می‌دهید که به کیفیت محصولات خود اطمینان دارید. این موضوع به خصوص برای محصولات گران‌قیمت اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

    صداقت در کپی‌رایتینگ و ادعاها

    صداقت در محتوای تبلیغاتی و توضیحات محصول، اساس ساخت اعتبار برند است. اغراق یا ادعاهای غیرواقعی ممکن است در کوتاه‌مدت توجه را جلب کند، اما در بلندمدت به اعتبار برند شما آسیب جدی می‌رساند. مشتریان به سرعت متوجه عدم صداقت می‌شوند و این امر منجر به از دست دادن اعتماد و بازخوردهای منفی خواهد شد.

    به جای ادعاهای بزرگ و بی‌اساس، بر مزایای واقعی و ویژگی‌های منحصربه‌فرد محصول خود تمرکز کنید. همانطور که در مثال کمپین PETA مشاهده می‌شود، پیام‌رسانی باید واقع‌گرایانه و متناسب با ارزش‌های برند باشد. با صداقت در کپی‌رایتینگ، شما نه تنها اعتماد مشتری را جلب می‌کنید، بلکه یک رابطه پایدار و طولانی‌مدت با او برقرار می‌سازید.

    استراتژی‌های بازاریابی و فروش مستقیم

    پس از ایجاد زیرساخت‌های لازم و جلب اعتماد، نوبت به جذب ترافیک هدفمند و تبدیل آن به فروش می‌رسد. این بخش به استراتژی‌های عملی بازاریابی و فروش می‌پردازد.

    بهینه‌سازی برای موتورهای جستجو (SEO)

    سئو (SEO) یکی از قدرتمندترین ابزارها برای جذب ترافیک ارگانیک و هدفمند به سایت شماست. تمرکز بر کلمات کلیدی با نیت خرید، به این معنی است که شما باید محتوا و صفحات محصول خود را برای عباراتی بهینه‌سازی کنید که کاربران در مرحله نهایی تصمیم‌گیری برای خرید جستجو می‌کنند. برای مثال، به جای کلمه کلیدی کلی “گوشی موبایل”، عبارتی مانند “بهترین گوشی‌های بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون‌تومان” نشان‌دهنده نیت خرید بالاتری است.

    تولید محتوای بلاگ ارزشمند نیز نقش مهمی در سئو دارد. با پاسخگویی به سوالات متداول کاربران و ارائه اطلاعات مفید در بلاگ، می‌توانید ترافیک هدفمندی را جذب کنید که در مراحل اولیه سفر خرید خود هستند. این محتوا می‌تواند به مرور زمان، این کاربران را به مشتریان وفادار تبدیل کند. برای افزایش فروش سایت فروشگاهی خود، سئو را جدی بگیرید.

    بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی

    شبکه‌های اجتماعی بستری عالی برای افزایش آگاهی از برند، تعامل با مخاطبان و در نهایت افزایش فروش هستند. حضور فعال و تعامل با مشتریان در پلتفرم‌هایی مانند اینستاگرام، تلگرام و لینکدین، به شما کمک می‌کند تا با مخاطبان خود ارتباط عمیق‌تری برقرار کنید.

    قابلیت خرید مستقیم از شبکه‌های اجتماعی (Social Commerce) نیز به کاربران اجازه می‌دهد تا بدون خروج از پلتفرم، محصولات شما را مشاهده و خریداری کنند. طبق آمار، ۹۲% از کاربران اینستاگرام پس از دیدن محتوای یک برند، اقدامی انجام می‌دهند. همچنین، همکاری با اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا می‌تواند به شما کمک کند تا محصولات خود را به مخاطبان گسترده‌تری معرفی کنید. برای مثال، برند Duradry با همکاری با اینفلوئنسرها، ۵۰ هزار دلار فروش از طریق Shopify Collabs را تجربه کرد.

    تبلیغات هدفمند

    تبلیغات هدفمند به شما امکان می‌دهد تا پیام خود را دقیقاً به دست افرادی برسانید که بیشترین احتمال را برای تبدیل شدن به مشتری دارند. استفاده از قابلیت‌هایی مانند هدف‌گذاری مخاطبان مشابه (Lookalike Audiences) در پلتفرم‌های تبلیغاتی، به شما کمک می‌کند تا بر اساس داده‌های مشتریان موجود، افراد جدیدی با ویژگی‌های مشابه را پیدا کنید.

    کمپین‌های تبلیغاتی شما باید پیام‌رسانی ثابت و هماهنگی با محتوای صفحه فرود داشته باشند تا مشتریان پس از کلیک بر روی تبلیغ، با محتوای مرتبط و منطبق مواجه شوند. ریمارکتینگ (Remarketing) نیز ابزاری قدرتمند است که به شما امکان می‌دهد کاربرانی را که قبلاً از سایت شما بازدید کرده‌اند اما خرید نکرده‌اند، مجدداً هدف قرار دهید و با پیشنهادهای ویژه آن‌ها را به بازگشت و تکمیل خرید ترغیب کنید.

    ایمیل مارکتینگ موثر

    ایمیل مارکتینگ همچنان یکی از مؤثرترین ابزارهای بازاریابی دیجیتال است. بازیابی سبد خریدهای رها شده از طریق ایمیل‌های یادآوری هدفمند، می‌تواند نرخ تبدیل را به شدت افزایش دهد. با توجه به اینکه نرخ رهاسازی سبد خرید حدود ۶۹.۹۹% است، این استراتژی پتانسیل بالایی برای افزایش فروش دارد.

    علاوه بر این، می‌توانید کمپین‌های ایمیلی برای اطلاع‌رسانی در مورد پیشنهادات ویژه، تخفیفات، محصولات جدید و اخبار برند خود ایجاد کنید. برای جذب ایمیل مشتریان، ارائه پیشنهادات جذاب مانند تخفیف در اولین خرید یا ارسال رایگان در ازای ثبت‌نام در خبرنامه (Opt-in Pop-up) بسیار موثر است. یک لیست ایمیل قوی، دارایی ارزشمندی برای هر کسب‌وکار آنلاین است.

    پروموشن‌ها و استراتژی‌های قیمت‌گذاری

    راهکارهای هوشمندانه در پروموشن و قیمت‌گذاری می‌تواند به سرعت فروش شما را افزایش دهد.

    • **ایجاد حس فوریت (Urgency) و کمیابی:** تخفیف‌های زمان‌دار، محصولات با تعداد محدود، یا شمارش معکوس برای پایان یک پیشنهاد، مشتریان را تشویق می‌کند تا سریع‌تر تصمیم به خرید بگیرند. این حس فوریت، تردید را از بین می‌برد.
    • **ارائه ارسال رایگان:** یکی از مهم‌ترین انگیزه‌ها برای خرید آنلاین و کاهش رهاسازی سبد خرید، ارسال رایگان است. ۴۷% از مشتریان به دلیل هزینه‌های بالای ارسال، سبد خرید خود را رها می‌کنند. ارائه ارسال رایگان، حتی با تعیین حداقل مبلغ خرید، می‌تواند بسیار مؤثر باشد.
    • **باندلینگ (Bundling) یا پکیج کردن محصولات:** فروش چندین محصول مکمل با هم در قالب یک پکیج، نه تنها میانگین ارزش سفارش (AOV) را افزایش می‌دهد، بلکه برای مشتری نیز جذابیت بیشتری دارد. برای مثال، پکیج کردن یک آیفون ۱۵ با آداپتور و قاب، یک پیشنهاد ارزشمندتر از فروش تکی هر کدام است.
    • **استفاده از تکنیک قیمت‌گذاری فریبنده (Decoy Pricing) یا قیمت‌گذاری پله‌ای (Tiered Pricing):** این تکنیک شامل معرفی گزینه‌های گران‌تر یا با ارزش کمتر در کنار گزینه اصلی است تا گزینه اصلی منطقی‌تر و جذاب‌تر به نظر برسد. مثلاً، ارائه مشاوره ۲۰ میلیونی در کنار یک مشاوره ۶ میلیونی، باعث می‌شود گزینه ۶ میلیونی بسیار مقرون‌به‌صرفه‌تر جلوه کند.
    • **قیمت‌گذاری لنگری (Price Anchoring):** نمایش قیمت قبلی (بالاتر) در کنار قیمت جدید (کاهش یافته) محصول، به مشتری کمک می‌کند تا ارزش تخفیف را بهتر درک کند و احساس کند یک معامله خوب انجام داده است.

    افزایش ارزش طول عمر مشتری (CLV) و خدمات پس از فروش

    حفظ مشتریان موجود و تشویق آن‌ها به خریدهای مجدد، اغلب ارزان‌تر و سودآورتر از جذب مشتریان جدید است. تمرکز بر ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value یا CLV) می‌تواند به رشد پایدار کسب‌وکار شما کمک کند.

    ارائه خدمات مشتریان استثنایی

    پاسخگویی سریع، مؤثر و دوستانه به سوالات و مشکلات مشتریان، نقش حیاتی در رضایت و وفاداری آن‌ها دارد. مشتریانی که تجربه خدمات عالی دارند، نه تنها خودشان بازمی‌گردند، بلکه برند شما را به دیگران نیز توصیه می‌کنند. استفاده از چت آنلاین و چت‌بات‌ها (Chatbot) می‌تواند به ارائه پاسخ‌های فوری به سوالات متداول کمک کند و در دسترس بودن شما را افزایش دهد. ابزارهایی مانند Shopify Inbox، نمونه‌ای از این چت‌بات‌های کاربردی هستند.

    برنامه‌های وفاداری مشتریان

    پاداش دادن به خریدهای تکراری و تشویق به مشارکت در بازاریابی دهان به دهان، از طریق برنامه‌های وفاداری، می‌تواند مشتریان را به بازگشت ترغیب کند. این برنامه‌ها می‌توانند شامل سیستم امتیازدهی، تخفیف‌های ویژه برای مشتریان وفادار، یا دسترسی زودهنگام به محصولات جدید باشند. برنامه‌های وفاداری، حس ارزشمندی را در مشتری ایجاد کرده و او را به سفیر برند شما تبدیل می‌کنند.

    پیگیری هوشمندانه پس از خرید

    رابطه شما با مشتری پس از خرید اول به پایان نمی‌رسد. ارسال ایمیل‌های تشکر، اطلاعات پیگیری سفارش، پیشنهاد محصولات مرتبط (Upsell/Cross-sell) و دعوت به ثبت بازخورد، همگی به تقویت این رابطه کمک می‌کنند. برای مثال، سایت Newegg.com پس از هر خرید، ایمیل‌های پیگیری هوشمندانه‌ای ارسال می‌کند که شامل پیشنهادهای مرتبط و درخواست بازخورد است.

    نظارت بر سفارشات و ارائه پیشنهادات هوشمند

    با تحلیل الگوی خرید مشتریان، می‌توانید محصولات مکمل یا ارتقاءدهنده (Upsell/Cross-sell) را به آن‌ها پیشنهاد دهید. اگر مشتری یک گوشی موبایل خریده است، پیشنهاد قاب، گلس یا هندزفری می‌تواند فروش شما را افزایش دهد. این پیشنهادات باید هوشمندانه و بر اساس نیازهای واقعی مشتری باشند تا حس مزاحمت ایجاد نکنند.

    تشویق به تعهد بلندمدت (خصوصاً در مدل‌های SaaS و سرویس‌محور)

    در مدل‌های کسب‌وکار مبتنی بر اشتراک (مانند SaaS یا خدمات)، تشویق مشتریان به تعهد بلندمدت از طریق ارائه تخفیف برای اشتراک‌های سالانه به جای ماهانه، می‌تواند به پایداری درآمد و افزایش CLV کمک کند. این استراتژی، علاوه بر افزایش وفاداری، پیش‌بینی‌پذیری درآمد شما را نیز بهبود می‌بخشد.

    تحلیل و بهبود مستمر

    افزایش فروش آنلاین یک فرآیند پویا و نیازمند بهینه‌سازی دائم است. بدون تحلیل داده‌ها، نمی‌توانید نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید و بهبودهای لازم را اعمال نمایید.

    استفاده از ابزارهای تحلیلی (Analytics) برای درک رفتار مشتری

    ابزارهای تحلیلی مانند Google Analytics به شما امکان می‌دهند تا رفتار مشتریان در سایت خود را به دقت بررسی کنید. می‌توانید منابع ترافیک، الگوهای خرید، نرخ تبدیل در مراحل مختلف و نقاط خروج کاربران را شناسایی کنید. برای مثال، مقایسه نرخ تبدیل ترافیک ورودی از فیسبوک و تیک‌تاک می‌تواند نشان دهد کدام پلتفرم برای شما مؤثرتر است.

    این داده‌ها به شما بینش‌های ارزشمندی می‌دهند که می‌توانید از آن‌ها برای بهینه‌سازی کمپین‌های بازاریابی، بهبود طراحی سایت و افزایش کارایی فرآیند فروش استفاده کنید. تحلیل منظم و دقیق این داده‌ها، پایه و اساس هرگونه تصمیم‌گیری استراتژیک برای افزایش فروش است.

    شناسایی و تحلیل مسیرهای تبدیل و مدل‌های انتساب (Attribution Models)

    درک اینکه کدام بخش از تلاش‌های بازاریابی شما به فروش منجر می‌شود، برای تخصیص بودجه بهینه حیاتی است. مدل‌های انتساب به شما کمک می‌کنند تا نقش هر کانال بازاریابی (مانند سئو، تبلیغات گوگل، شبکه‌های اجتماعی) را در مسیر تبدیل مشتری شناسایی کنید. آیا مشتری از طریق یک تبلیغ اینستاگرام با شما آشنا شده و سپس با جستجو در گوگل خرید کرده است؟

    تحلیل مسیرهای تبدیل به شما